7


گاهی وقت ها دوست دارم بین مردم باشم. وسط سر و صداها و شلوغی­شان. از جمله این وقت­ها همین دم عید است. همه دست و زن و بچه را گرفته­اند و آمده­اند خرید. دوست دارم این موقع­ها میم بیاید و با هم برویم بیرون. همینطور قدم­زنان. بی که عجله داشته باشیم و کسی دیرش شده باشد. برای خودمان... برای دلمان... همینطور خوش­خوشان مثلا ولیعصر را برویم بالا. از چهار راه شروع کرده باشیم و برسیم به میدان و شلوغی را رد کنیم و برویم بالاتر. روبه روی پارک ملتیم. برویم توی پارک چرخی بزنیم. کمی بنشینیم و باز ادامه بدهیم... دستم را انداختته باشم دور بازویش و حرف بزنیم... حرف بزنیم از همه چیز... از هر چیز بی ربطی که به فکرمان برسد.

No comments:

Post a Comment